خب، خب، خب بلاخره مقداری از انواع و اقسام فشارهای سال 97 کاسته شده و فرصتی شد برای مقداری آرامش و تفکر آزاد!!!
امشب داشتم داکیومنت میخوندم و توی فروم ها می چرخیدم تا چند زبان رو باهم مقایسه بکنم در این بین به زمان ها و فرصت های از دست رفته فکر میکردم و چیزی که بیشتر از هر چیزی اذیتم کرد تغییر مسیر های نابجا یا اشتباه بود.
امسال سال بدی نبود ولی فشار هاش نسبت به سال پیش بیشتر بود.
تجربه هایی که کسب کردم رو دوست دارم با شما هم به اشتراک بزارم.
جلوی ضرر رو همون اول کار بگیر.
وقتی که میبینی یک مسئله ای از روال عادیش و برنامه خارج میشه همون موقع سعی کن مشکل رو حل کنی و در صورتی که حل نشد مسیر رو عوض کن.
از ناهار معلومه واسه شام چی داریم.
وقتی اول کار نمیتونی سرانجام خوبی رو برای کار متصور بشی همون موقع بیخیالش شو.
این مورد بارها و بارها برام اتفاق افتاد و به غیر از ضرر هیچ چیزی برام نداشته.
با یک دست نمیشه دوتا هندونه برداشت
درسته که ما میزان دقیق توان هیچکس رو کامل نمیدونیم ولی به هرحال یک شناختی ازش و میزان توانش داریم….
از هیچکس بیشتر از میزان توانش انتظار نداشته باشه و سعی کن روی 50 درصد بازدهش حساب باز کنی…
رازی که بیان بشه دیگه راز نیست.
مسائل شخصی خودت رو برای خودت نگه دار. (اسمش شخصی هست دیگه)
وارد مسائل شخصی دیگران نشو، منظورم فضولی نیست بلکه احساس سازمان ملل کردن هست.
این رو بدون تو حلّال همه مشکلات (بخصوص مشکلات دیگران) نیستی.
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.
در این شکی نیست که کار رو باید دقیق و حساب شده انجام داد.
خیلی وقت ها امکانات اجازه کمال گرایی رو نمیده و کمال گرایی جز دردسر چیزی به شما نمیده.
مهم نیست کم یا زیاد بلکه مستمر کار کردن مهمه.
درصورتی که کار مستمر باشه حتی به میزان کم، راحت تر میشه کیفیت رو هم در نظر گرفت.
0 دیدگاه