بهار پیش رویمان قرار بود بهتر باشد

خوش بین بودیم

خیلی مانده بود به تابستان ولی بهار را خیلی خوب میدیدی

در این وسط تو راضی بودی و من راضی و غلط میکرد قاضی

ولی قاضی تاثیر گذار بود

قرار بود یک بار جواب قاضی را میدادی

باز هم میگفتی خیلی خوب و ایده آل میبینی بهار و آينده را …

ان شا الله …

من میخندم و میپرسی چرا؟

– همه برنامه ها را بهم خواهد ریخت …

+ نه

– ان شا الله که خراب نمی شود

+از دهن تو هم ان شا الله شنیدیم …

بهار آمد و رفت و بهاری دیگر پیش روست.

همه چیز رو به راه شد

همه چیز ایده آل شد

ولی طوری دیگر …

دسته‌ها: کُدناله

0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *